بی تو ؛
با تمام مردم شهر غریبه شده ام ...
فراموشی تمام دنیای خیالم را فراگرفته،
از کنار تمام عابران شهر میگذرم...
بی نگاه... بی احساس...
بی تفاوت ...!
گویی به اشتباه به این دنیا فرستاده شده ام
کاش میشد گذشت؛
از تمام آدم ها، پل ها، پیاده روها، جاده ها...
و دنیا را تنها با تو زیست
چشم در چشم...
شانه به شانه...
دست در دست...
اما افسوس!
افسوس که از تمام تو؛
ندایی بیش در قلبم باقی نمانده ...!
نظرات شما عزیزان: